امروزه مقبولیت کسی چون سهراب سپهری,در قواره و اندازه ای است که فراموش می
کنیم این موقعیت برای او چگونه به دست آمده است.در واقع چون از زمانه ی او
کمتر آگاهی داریم,شاید به این موضوع هم کمتر توجه کنیم که سهراب با گذر از
چه شرایطی به جایگاه امروزی اش دست یافته است.
علیرغم آنکه سهراب نقاش و سهراب شاعر از هم جدا شدنی نیستند و ریشه در یک
وجود دارند,ولی به دلیل تمرکز این کتاب بر شعر او,سخن گفتن ما نیز بر مبنای
شاعر بودن اوست.نگاه به سهراب نقاش نیازمند تجربه ای خاص خود است که حتما
در آثار منتشره از او در نقاشی و توسط اهل آن ارزیابی میشود.
سهراب مسافر است,مسافری به راه و راهور.
کوله بارش همیشه آماده و سبک,تنها به اندازه ی پیراهن تنهایی اش و مقصد.هرجا که بتوان نشانی از زیبایی درون دید.
بی تاب است و دل نگران رفتن.
و این دل نگرانی هایش را پایانی نیست.
حتی برای آب و کبوتر!
او خوب نگاه می کند و تفاوت نگاهش با ما,در اشعارش پیداست.
سهراب شعر را نقاشی می کند.آن گاه که شعر می سراید,می توان زوایای طبیعت را در آن دید و هوای آن را تنفس کرد.
همسفرش شویم در کامل ترین اثر از سهراب سپهری :
مجموعه ی سروده ها
این کتاب شامل اشعار هشت کتاب و دیگر اشعار و همچنین زندگینامه و فرهنگ لغات شعرهای سهراب سپهری می باشد.
تاریخ: 1391/01/31
مشاهده :
459 |